پنج‌شنبه 24 اسفند 1402 - 14 Mar 2024
تاریخ انتشار: 1401/07/05 06:16
الناز شاکردوست | همسر الناز شاکردوست | عشق الناز شاکردوست
کد خبر: 28012

الناز شاکردوست از همسرش رونمایی کرد؟ | الناز شاکردوست در کنار بازیگر مرد حاشیه ساز شد

الناز شاکردوست بازیگر مطرح کشورمان با انتشار این عکس ها در کار بازیگران مرد حاشیه ساز شد

الناز شاکردوست بازیگر مطرح و خوشنام کشورمان است که در فیلم های زیاید ایفای نقش کرده. الناز شاکردوست به تازگی با بازی در فیلم ابلق باز هم نام خود را سر زبان ها انداخته است. الناز شاکردوست بهرام رادان و هوتن شکیبا در اکران عمومی فیلم ابلق حضور پیدا کردن و با انتشار عکس هایی از هوتن شکیبا و الناز شاکردوست شایعات زیادی مبنی بر ازدواج این دو بازیگر در فضای مجازی صورت گرفته است که این اخبار را تکذیب کرده اند.

الناز شاکردوست

بیوگرافی کامل الناز شاکر دوست

نام اصلی : الناز شاکردوست

زمینه فعالیت : سینما ، تئاتر عکاسی

متولد : 7 تیر 1363 تهران

پیشه : بازیگر و طراحی صحنه و لباس

سال های فعالیت : از 1383 تاکنون

مدرک تحصیلی : تئاتر از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران

قد : 161 سانتیمتر

والدین : فاطمه محتشمی

الناز شاکردوست متولد 7 تیر 1363 در تهران ، بازیگر و طراح صحنه و لباس سینما ، تلویزیون و تئاتر ایرانی است.

الناز شاکردوست

خانواده

پدر وی تاجر ابزارآلات صنعتی و الکترود و مادرش فاطمه محتشمی خانه دار است. الناز علاقه بسیار عجیبی به مادرش دارد.

الناز فرزند دوم خانواده است که یک برادر بزرگتر به نام علی و یک خواهر کوچکتر از خودش به نام الیکا دارد. البته شباهت الناز و برادرش بسیار زیاد است.

رتبه 11 کنکور

بچه درسخونی بود به حدی که در رشته ریاضی و فیزیک با معدل 19/23 دیپلم گرفت و در کنکور هنر با رتبه 11 رشته بازیگری تئاتر را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد.

وضعیت ازدواج و همسر الناز شاکردوست

الناز شاکردوست ازدواج نکرده و مجرد است ، مدتی شایعه شده بود که وی با علیرضا حقیقی دروازه بان سابق پرسپولیس ازدواج کرده اما این کذب بود.

درباره الناز شاکردوست

الناز در بین خوانندگان پاپ رضا صادقی و در میان بازیگران زن بازی گوهر خیراندیش و گلشیفته فراهانی ، از بین بازیگران مرد مرحوم منوچهر نوذری و شهرام حقیقت دوست را می پسندد.

همچنین وی به بازی فوتبال علاقه فراوانی دارد و از طرفداران پرسپولیس است.

الناز شاکردوست

شروع بازیگری

او بازیگری را با تئاتر آغاز کرد. در سن هجده سالگی با فیلم اینجا… آخر دنیا و در نوزده سالگی ، با بازی در فیلم گل یخ در سال 1383، به کارگردانی کیومرث پوراحمد ، پا به عرصه سینما گذاشت و ظرف کمتر از یک سال در 4 فیلم سینمایی نقش آفرینی کرد.

ماجرای یک قدمی مرگ

ایفای موقعیت خودکشی در فیلم تابو در سال 93 نزدیک بود به مرگ واقعی الناز شاکردوست منجر شود ، او با دور شدن از ساحل در حال غرق کردن خود در فیلم بود که ناگهان به سمت گرداب دریا کشیده می شود و در ثانیه ها آخر زندگی اش توسط زن و مردی ترکمن ساکن روی یک کشتی نجات پیدا می کند.

الناز شاکردوست

افسانه در فیلم رسوایی

نقش افسانه را در واقع زندگی کردم و روحم تا ابد در این نقش باقی می ماند. تنها دلخوشی من بیدار شدن به موقع روح های مملکتم ایران است. دلیل ایفای الناز شاکردوست در این نقش شنیدن آه همان دختری بود که بعد از گران شدن قیمت نان از خدا قهرش گرفت و از صف خارج شد و سوار مرکب فحشا شد و کسی نپرسید جواب خانه بی نان چه می شود.

چوب چشم رنگی ام را خوردم

متاسفانه باید بگویم یکسری افراد نان چشم رنگی بودن خود را خورده اند اما من چوبش را خورده ام. البته دوستان منتقد یا بعضی کارگردان ها همیشه این را گفته اند که توانایی بازیگری من در پس این ویژگی چشم رنگی بودن پنهان شده است. همین مساله باعث شده یکسری کارگردان ها نسبت به انتخاب من ترس داشته باشند.

الناز شاکردوست

معیاری به نام پول

من خیلی وقت است دیگر به خاطر دیده شدن ، پول و ... کار نمی کنم. سعی کرده ام با «نه گفتن» به خیلی پول ها و کارها آن هم در سن و سالی که دارم ثابت کنم این طور نیست که من فقط می خواهم دستمزدی بگیرم و فیلمی بازی کنم.

حتی اولین فیلمی را که برای قراردادش رفتم با ماشینی پای قرارداد رفتم که پدرم برایم خریده بود؛ منظورم این است که هیچ وقت نیاز مالی به این کار نداشتم و پول هرگز دغدغه من نبوده. اگر به خاطر پول وارد کار شده بودم در این یک دهه کارم باید میلیاردها تومان درمی آوردم. فکر می کنم برای خوشبخت زندگی کردن آنقدر که به احساس خوب و رضایت شخصی نیاز است ، احتیاجی به پول نیست. آدم ثروتمند فردی است که به بی نیازی روحی رسیده باشد و ذهن روشنی داشته باشد. بی نیازی به پول نیست!

ماجرای عمل بینی

در فیلم «چراغ قرمز» دو نقش را بازی کردم یکی نقش دختری بود که لنز مشکی داشت با موهایی خاص و حتی در بینی ام با جاسازی لوله های پستانک ، فرم تازه ای به صورتم داده بودند و بینی ام پهن شده بود و گریم جالبی داشتم که شباهتی به چهره خودم نداشت.

اما بعد از این چند سال می بینم آن عکس ها را برداشته اند در اینترنت به عنوان عکس های قبل از عمل الناز شاکردوست پخش کرده اند؛ در حالی که در جاهای دیگر دنیا از تلاش بازیگر برای درهم شکستن زیبایی چهره اش ، به عشق نقش و بازیگری تقدیر می شد. شاید حتی یکسری از بازیگرهایی که به اصطلاح فیلم های هنری بازی می کنند حاضر نباشند کاری را که من انجام داده ام انجام بدهند.

الناز شاکردوست

عروس همیشه سینما

یک زمان کاری به نام «خدا نزدیک است» را بازی کردم که ساختاری هنری داشت. در اواسط فیلمبرداری کارگردان پیشنهاد داد تا یک فلاش بک برای داستان و کاراکتر بگذاریم و من خوشحال شدم اما بعد فهمیدم فلاش بک عروسی کاراکتر است!

من به شوخی گفتم تنها در یک فیلم قرار بود من عروس نشوم که آن هم دل تان نیامد و می خواهید این اتفاق بیفتد. خب ، دیگر چه کار می شود کرد.

آسیب نخاعی

زمستان سال 96 در جریان فیلمبرداری فیلم دو طبقه روی پیلوت بخاطر شوخی یکی از عوامل از ارتفاعی نسیتا زیاد افتاد و به شدت از ناحیه کمر آسیب دید.

او چندین هفته در بیمارستان بستری بود و مدتی هم برای ادامه درمان به خارج از کشور رفت تا اینکه بطور کامل سلامتی خود را بدست آورد.

الناز شاکردوست

فیک های شاکردوست

یادم هست در دهه ای که من استار شدم موج و مُدی راه افتاد که دخترها می رفتند لنزهای رنگی می خریدند و موهای خود را مشکی می کردند و . . . خوشحالم که این شکل بدی از باب شدن یک ویژگی بد نبود. یک تعدادی هم با شبیه سازی های مختلف به من وارد سینما شدند و به قول شما فیک های الناز شاکردوست هستند.

از الناز شاکردوست فراریم!

از 23سالگی سعی کرد ه ام همه دنیا را شهر به شهر بگردم. سفر کردن را همیشه دوست داشتم اما از جایی به بعد بیشتر به آن علاقه پیدا کردم چون وقتی به جایی می روم که مرا به عنوان الناز شاکردوست نمی شناسند ، به عنوان یک انسان با من برخورد کرده ، بدون هیچ قضاوتی به من نگاه می کنند. هیچ وقت دوست نداشتم خود را گم کنم یا خود واقعی ام را به خاطر شهرت از یاد ببرم. شاید از نگاه خیلی ها که به شهرت نرسیده اند یک آرزوی بزرگ باشد اما برای من درد است؛ چرا که با خودش تنهایی می آورد. هیچکس دیگر تو را به خاطر خودت دوست ندارد. آدم هایی جذبت می شوند که به خاطر خود واقعی ات تو را نمی خواهند بلکه به خاطر اسم الناز شاکردوست است.

الناز شاکردوست

روابط شخصی و رفتار پسرانه

این درد و تنهایی ناشی از شهرت شما را رشد می دهد. وقتی آدم معروفی می شوید هرکسی به خودش این اجازه را می دهد که حتی راجع به جزیی ترین مسائل شخصی شما قضاوت و حتی با دروغ درباره شما قصه بافی کند. من نه به خاطر شهرت و نه به خاطر هیچ چیزی در این دنیا دروغ نگفته ام ، نمی گویم و نخواهم گفت. شاید خیلی ها بگویند الناز شاکردوست رفتارهای پسرانه دارد. این برای آن است که از جایی احساس کردم باید به خاطر حفاظت از مونث درونم و زنانگی هایم طوری رفتار کنم که کسی حتی در تفکر خودش به آن مونث درون من نزدیک نشود.

این رفتارهایی که از نظر بعضی ها پسرانه است برای من یک دیوار حفاظتی است. هر انسانی با وجود جنسیت درونش یک مونث یا مذکر درون دارد ، در هنرمندها اصولا- چه مرد و چه زن- آن بخش مخالف درونشان غالب است. در همه دنیا همین است و در هر قشر هنری دیده می شود. حالا من هم از آن بخش درونی ام برای محافظت از خودم استفاده کردم.

تفاوت برای امروز و آینده

متفاوت بودن برای من این است که سعی کرده ام همیشه در لحظه زندگی کنم. هرگز حسرت گذشته را نخورده ام و هیچ وقت کار امروز را به فردا موکول نکرده ام. هدف های زیادی دارم که امیدوارم به همه آنها برسم؛ البته در اینکه سینما هدف اصلی من است حرفی نیست و می خواهم هر آنچه بهتر است برایم در سینما اتفاق بیفتد. سخن آخر اینکه زندگی و موفقیت یک مقصد نیست ، یک سفر است؛ سفری که تا پایان عمر جریان دارد. موفقیت پیش رفتن مدام است نه به نقطه پایان رسیدن.

الناز شاکردوست

همان آدم روز اول

خیلی کم بیرون می آیم و در جامعه ظاهر می شوم. از برخورد مردم نگران نیستم و ترسی ندارم. مردم ، خدا را شکر همیشه به من لطف داشته اند ، به نظرم محبوبیت موهبتی است که فقط خداوند می تواند به بنده اش بدهد و دست دیگری نیست. بابت این مساله همیشه خدا را شکر می کنم اما نمی خواهم خود را فراموش کنم ، انسان بودن برای من خیلی مهم است.

لباس بخشی از بازیگر

از آنجا که یکسری خانواده ها اجازه داده اند فرزندانشان به شکل الگو به من نگاه کنند حس می کنم موظف هستم خیلی مسائل را رعایت کنم. یعنی فقط مسوول شخص خودم نیستم و باید جوابگوی خیلی از خانواده ها باشم. این آراستگی فقط به خاطر آرایش و مدل های عجیب و غریب نیست.

الناز شاکردوست

خرید را دوست دارم

خرید کردن را دوست دارم اما به نظرم الزامی نیست که حتما از برند خرید کرد. همیشه گفته ام این من هستم که می توانم به آن محصول از برندهای خاص ارزش و اهمیت بدهم نه اینکه برند به من ارزش بدهد؛ یعنی اگر هیچ برندی نباشد ، چیزی از ارزش های من کم نمی شود. در عین حال معتقدم مردم اگر قرار است برندی را انتخاب کنند سراغ نمونه های غیراصل نروند چون یک نوع دزدی از آن برند است. اگر برند گران قیمتی را انتخاب می کنید پس باید هزینه آن را هم قبول کنید و به انتخاب تان احترام بگذارید؛ در غیر این صورت شما می توانید سراغ برندهای ارزان قیمت بروید. خوب است جامعه ایرانی با پیشینه عظیم فرهنگی خود این اصل را رعایت کند.


کپی لینک کوتاه خبر: https://rasadvarzeshi.com/d/2lw7xr