شکست تلخ بارسلونا برابر بایرنمونیخ در شب دیوانهوار فوتبال اروپا، آنقدر اتفاق بزرگی بود که از جنبههای مختلف قابل بررسی باشد. یک زاویه از این داستان هم زمین خوردن تیمی است که تا همین چند سال پیش پوست صغیر و کبیر را میکند. این مدل به خاک افتادن بارسا باید برای همه تیمهای در اوج، آموزنده و عبرتدهنده باشد. حقیقت آن است که وقتی تیمی آن بالا، روی قله ایستاده، بعضا هواداران یا مسوولانش تصور میکنند همه چیز رو به راه است و این کامیابی و ظفرمند، ابدی و جاویدان خواهد بود. در عین حال اما رقبا همیشه مشغول تلاش برای رسیدن به تیم برنده است و هر غفلتی، میتواند یک تاوان سنگین داشته باشد.
له شدن بارسا برابر بایرن، تنها یک شکست تلخ نبود. حتی یک شکست سنگین هم نبود. این بزرگترین و بدترین باخت تاریخ ابی و اناریها در لیگ قهرمانان به شمار میآمد. در حقیقت آن نسلی از بارسا زشتترین باخت تاریخ باشگاه را تجربه کردند که پیشتر بزرگترین افتخارات این تیم را رقم زده بودند. چه کسی فکر میکرد در خاک و خون غلطیدن بارسا، پیش چشم لیونل مسی اتفاق بیفتد؛ بازیکنی که بسیاری او را بهترین فوتبالیست تاریخ میدانند. فوتبال اما همین است؛ یک ورزش تیمی که در آن فوقستارهها قدرت محدودی دارند.
اگر از ما میپرسید، سقوط و تحقیر بارسا، یک درس برای همه آنهایی است که هر کدام در جای خودشان و در حوزه تخصصیشان بالانشین هستند و گمان میکنند هیچگاه پایین نخواهند آمد. این درس زندگی است. اگر تاجر یا صنعتگر موفقی هستید، اگر آدم ثروتمندی هستید، اگر در حرفه خودتان سری بین سرها دارید، بدانید که سهلانگاری، تکرار اشتباه و ضعیف پنداشتن رقبا، عقوبتی سخت خواهد داشت. این درس آموزگار بزرگ یعنی «فوتبال» است. در فوتبال ایران هم این قصه را هزار بار باید برای پرسپولیس تعریف کرد؛ تیمی که پوکر قهرمانی کرده و شاید برخی اعضایش گمان کنند تا ابد دستنیافتنی خواهد بود، اما اینطور نیست. شل بگیری، سفت میخوری.
منبع: روزنامه گل