*برد در ال کلاسیکو: بارسایی ها اگر می بردند با پنج امتیاز فاصله نسبت به ما در صدر جدول قرار می گرفتند ولی حالا ما با یک امتیاز برتری صدرنشینیم. می دانیم که باید کمی سختی بکشیم تا بتوانیم در برخی بازیها به پیروزی برسیم. بارسلونا کیفیت فراوانی دارد وهمیشه موقعیتهای خطرناکی را خلق می کند. در ال کلاسیکو ما کمی زجر کشیدیم ولی در نیمه دوم بازی را به تساوی کشیدیم و فرصتی به حریف ندادیم و موقعیتهای گل زیادی خلق کردیم

*گلزنی مقابل بارسلونا: کروس به من می گفت:"برو، برو، برو جلو" و من می دانستم که می خواهد توپ را به من پاس بدهد ولی می ترسیدم که در دام آفساید بیفتم. او پاسش را در زمان ایده آلی داد و من توانستم به توپ برسم و گلزنی کنم.

*شادی بعد از گل به سبک رونالدو: من حتی نمی دانستم که رونالدو در ورزشگاه حضور دارد. از قبل هم برنامه ریزی نکرده بودم که مثل او شادی کنم. ولی در آن لحظه یکباره این ایده به ذهنم خطور کرد. شاید حس کرده بودم که رونالدو در ورزشگاه است. وقتی بازی تمام شد، رئیس باشگاه برای صحبت کردن به پیش من آمد و به من گفت که کریس در ورزشگاه بوده. خیلی خوشحالم که دراین برد به تیمم کمک کردم. دقیقا همان کاری که کریس در دوران حضورش در تیممان انجام داد. او الگو و سمبل بزرگی درباشگاه است

*انتقادات: همیشه به شدت تلاش می کنم و همیشه درکمال آرامش کارم را انجام می دهم. فکرنمی کنم که به خاطر آنکه در ال کلاسیکو گلزنی کردم بهترین بازیکن دنیا هستم و وقتی که در برخی بازیها از لیست تیم خط می خورم هم خودم را بدترین بازیکن دنیا نمی دانم. همیشه وجدانم راحت است که با تمام توان تلاش می کنم و می دانم که تا چه جایگاهی می توانم برسم.

*جروبحث با پیکه: در آن لحظه حس کردم که پیکه مرا هل داده.. بعدا وقتی تصاویر را دیدم، او مرا هل نداد و آرتور مرا هل داده بود. .. به همین خاطر در آن صحنه پیکه از من پرسید که آیا دیوانه شده ام؟ هیچ اتفاقی نیفتاد. همه اینها به خاطر جو حاکم بر ال کلاسیکو است که هر دو تیم می خواهند برنده بازی باشند.

*گفتگوبا مسی: فقط به او گفتم:"سلام، چطوری؟ حالت خوب است؟ همه چیز خوب است؟"